
دوشنبه ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷، ۲۸ آبان ۱۳۸۶
تهیه و اجرا: زینت هاشمی
گزارش ها: شکیلا عیدی زاده، طاهرجام برسنگ، محمدعقیلی
( کمک مالی اتحادیه ی اروپا به اداره ی کل امورمهاجرت سوئد (زینت هاشمی
اتحادیه ی اروپا هفت میلیون یورو را میان کشورهائی که تعداد بیشتری پناهجو می پذیرند تقسیم کرده است .نیمی از این بودجه به کشورهای اطراف دریای مدیترانه که به پناهجویان و افراد نیازمند آفریقائی کمک می کنند اختصاص یافته است و نیمی دیگر که به پول سوئد معادل سی میلیون کرون می شود تنها به سوئد تعلق گرفته که سیاست سخاوتمندانه تری به نسبت کشورهای دیگردر پذیرش پناهجویان عراقی داشته است .Friso Roscam Abbingسخنگوی کمیسیون صندوق پناهجوئی اتحادیه ی اروپا ضمن اعلام این مطلب عنوان کرد که ما آنچه را که می توانیم انجام می دهیم . در ادامه ی پخش برنامه ی کالیبر از شبکه ی یک رادیو سوئد پیرامون پناهندگی و قاچاق انسان به سوئد کارل بیلت وزیرامرخارجه ی سوئددر رابطه با مبارزه با شبکه های قاچاق انسان به سوئد عنوان کرد که گفتنش آسان است اما بهر حال ما در این راه مبارزه خواهیم کرد . کارل بیلت این راه حل را که پناهجویان در کشور خودشان از سفارتخانه های سوئد درخواست پناهندگی بکنند را رد کرد وی ضمن اشاره به پرنسیپ دراز مدت سوئد که پناهجو را در خود سوئد می پذیرد شکل دیگر آن را پرزحمت و غیر عملی خواند .
انفجاربمب در مالمو (زینت هاشمی)
بامداد امروز بخش بزرگی از کلوپ شبانه ی سلاکت هوست در مرکز شهر مالمو در اثر انفجار بمبی آسیب دید و پلیس در پی شناسائی عوامل آن است. در این مرکز بخش بزرگی از فعالیت های مربوط به خارجیان نیز صورت می گرفت.در این زمینه گفتگوئی داریم با تهمورث یاسمی از فعالان اجتماعی و مدیر انجمن ایران و سوئد در مالمو
نقض حقوق بشر در ایران (زینت هاشمی)
روز گذشته یک فعال دیگر حقوق زنان، مریم حسین خواه، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.او روزنامه نگار، ازاعضای مرکزفرهنگی زنان که در زمینه ی حقوق زنان فعالیت می کند و عضو هیئت تحریریه ی سایت زنستان، وابسته به این مرکزاست.او همچنین ازجمله ده ها زنی ست که در تظاهرات زنان در۲۲ خرداد سال گذشته در اعتراض به وجود قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، مورد برخورد فیزیکی ماموران انتظامی قرارگرفت و بازداشت شد. پیش ازبازداشت مریم حسین خواه، سایت زنستان نیز به دستور وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، توقیف شده بود.بازداشت مریم حسین خواه ازجمله نشانه های افزایش فشار برگروه های مختلف اجتماعی به ویژه زنان و نقض حقوق بشر درایران، دانسته شده است.در مورد نقض حقوق بشر درایران گفتگویی داریم با امیرنیلو از سخنگویان کمیته ی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمریکای شمالی در استکهلم.
افزایش بی سرپناهی درمیان مهاجران (محمد عقیلی)
درمیان افراد بی سرپناه hemlösa ، جوانان و مهاجرتباران بیشتری دیده می شود.افراد بی سرپناه، بیشتر در شهرهای بزرگ و به ویژه استکهلم، یوتبوری و مالمو زندگی می کنند. تاکنون بیشترین شماراین افراد را سوئدی های نسبتا سالمند که اغلب به الکل و یا موادمخدر معتادبودند تشکیل می داد، اما اینک چهره ی این گروه تغییر یافته و جوانان و مهاجرتباران زیادی را می توان درمیان آنها یافت. برای نمونه درسال گذشته شمار جوانان زیر ۲۵ سال درمیان بی سرپناهان دراستکهلم حدود ۲۰۰ نفر بود که امسال به بیش از دو برابراین میزان رسیده است. Ann-Marie Rosenthal یک بی سرپناه در استکهلم است که می گوید جوانان هرچه بیشتری را درمیان بی سرپناهان و در محل های خواب این افراد می بیند.او ضمن شکایت از زندگی و گذراندن شب های خود دراین محل ها می گوید که هرکس باید محلی برای استراحت، خواب و انجام امورلازم برای سلامت، بهداشت و روح خود داشته باشد که درغیراین صورت هیچ امکانی برای کارهای دیگر نیز وجود نخواهدداشت. در شهرهای استکهلم، یوتبوری و مالمو محل هایی وجود دارد که افراد بی سرپناه برای خواب درآنجا گرد می آیند. این محل ها اینک همیشه پر از افراد جوان است. دراین رابطه Magnus Lindberg مددکار اجتماعی در مالمو می گوید که دوسال پیش، همواره جای خالی برای خواب در این محل ها پیدامی شد، اما اینک تمام این محل ها از افراد بی سرپناه پر می شوند.او می گوید که در مالمو آنچه بیشتر دیده می شود افزایش شمار جوانان و مهاجران بی سرپناه است.چنین وضعیتی در یوتبوری نیز وجود دارد و به گفته ی May Axelsson پرستار درمانگاه بی سرپناهان یوتبوری Göteborgs vårdcentral för hemlösa شمارجوانان متولد دهه ی ۱۹۸۰ درمیان بی سرپناهان بیشتر شده است. دراستکهلم نیزهمین وضعیت وجود دارد، با این تفاوت که به گفته ی Rolf Byström پزشک درمانگاه بی سرپناهان در استکهلم، شمار مهاجران بی سرپناه روبه افزایش است. از دوسال پیش برنامه هایی برای کمک به بی سرپناهان در شهرهای بزرگ سوئد به اجرادرآمده است، اما افزایش شمار بی سرپناهان، اجرای این کمک ها را با دشواری روبروساخته است.
جهان در آستانه ی یک فاجعه (محمد عقیلی)
جهان درآستانه ی یک فاجعه قراردارد. دبیرکل سازمان ملل، بان کی مون در رابطه با انتشار چهارمین گزارش کمیته ی بررسی امورجوی سازمان ملل اعلام کرد که انتشار گازهای گلخانه ای به حدی رسیده است که تنها می تواند تا سال ۲۰۱۵ ادامه یابد و پس از آن باید که چرخشی اساسی صورت گیرد.گزارش سازمان ملل که بر طرح این پرسش تاکیددارد که چگونه این چرخش باید صورت گیرد، درآستانه ی گردهم آیی ۱۹۰ کشورجهان در بالی در اندونزی در دسامبرامسال منتشرمی شود.انتظارمی رود که شرکت کنندگان دراین گردهم آیی به توافقی درمورد راه حل این مشکل دست یابند.Lasse Gustavsson دبیرکل بنیاد جهانی حفاظت محیط زیست Världsnaturfonden می گوید که باوجود مدارک علمی دقیق، دیگر راهی برای انکار تغییرات جوی وجود ندارد و گزارش سازمان ملل نیز برنیاز فوری به انجام اقدامی دراین زمینه تاکیددارد. گزارش سازمان ملل نشان می دهد که تغییرات جوی بسیار سریع تر از آنچه پیش بینی می شد روی داده است و بر احتمال تغییرات ناگهانی تاکیدمی کند.این گزارش همچنین نشان می دهد که دانشمندان هرچه بیشتر متقاعدشده اند که عامل اصلی این تغییرات، فعالیت خود انسان به ویژه درزمینه ی سوزاندن ذغال سنگ و نفت و ازبین بردن جنگل هاست.Lasse Gustavsson ضمن پیشنهاد این که سوئد با کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، نقشی مهم در این زمینه اتخاذکند می گوید که در گردهم آیی بالی، اروپا و آمریکا باید مسئولیت ویژه ای به عهده بگیرند چراکه به نظراو کشورهای دارا هم ازامکانات بیشتری برخوردارند وهم این که خود آنها عامل اصلی این وضعیت هستند.
دومین سالروز قتل عباس رضایی، پناهجوی افغان (شکیلا عیدی زاده)
سارا محمد سخنگوی اتحادیه Glöm aldrig Pela och Fadime نشستی را به تاریخ ۱۵ نوامبر به یاد بود دوهمین سال قتل عباس رضایی و بخاطر قدردانی از این جوان افغان که قربانی سنت ناموس پرستی شد، درkulturkafé Tensta به راه انداخت. این پسرپناهجوی افغان عاشق دختری شد اما او نمیدانست که محبت اش با عث غضب فامیل ساره میشود، زیرا این فامیل غرور و شرف خود را در تعصبات قومی می دید. Älgmo Åhré Kickisپولیس وسرپرست پروژه خشونت های ناموس پرستی، دلیل قتل عباس را چنین توضیح میدهد: باس و ساره حقی بالای جسم خود نداشتند و نباید عاشق می شدند، محبت ساره خلاف سنت های فامیلش بود. این دو جوان به دو قوم مختلف در افغانستان تعلق داشتند، ساره از یک فامیل پشتون و سعید و عباس از یک فامیل هزاره و شیعه. پهلوی هم قرار دادن این تفاوت های قومی و مذهبی برای فامیل ساره هولناک بود. محبت که هیچ سرحدی را نمی شناسد خطری بود در برابر این قوم پرستی و سنت پرستی. محبت ساره با عباس این سرحدات را نمی پذیرفت، به همین خاطر جسم دختران و پسران باید کنترول شود و هیچ نوع تماس جنسی میان شان به وجود نیاید.در این نشست در باره پسرانی که مورد خشونت و یا قتل ناموسی قرار میگیرند بحث هایی صورت گرفت. بعضی از فامیل ها به تعلقات متعصبانه ی دینی و فرهنگی خود حتی در سوئد نیز احترام می گذارند و زندگی جوانان خود را محدود می سازند. و قتی این روش ها ادامه پیدا میکنند با عث خشونت ها و قتل های ناموس پرستی میشوند. عوامل قتل ها و خشونت های ناموس پرستی زیاد هستند که پولیس و کارکنان امور خدمات اجتماعی سوئد به آنها آشنایی ندارند. به همین دلیل اداره خدمات اجتماعی در استکهلم پروژه ی را روی دست گرفته که عوامل و نشانه های خشونت های ناموس پرستی را دریابند تا در آینده چنین حوادثی رخ ندهند. آیا امکان داشت که از کشته شدن عباس جلوگیری میشد؟
* دریچه ای بر جهان فرهنگ (طاهر جام برسنگ)
دریچهی امروز را بر جهان شعر میگشائیم. بر جهان شعری یکی از شاعران شاخص سوئد، گونار اکهلوف Gunnar Ekelöf.
گونار اکهلوف Gunnar Ekelöf در ۱۵ سپتامبر ۱۹۰۷ متولد شد. نخستین مجموعه شعر خود را در ۱۹۳۲ به چاپ رساند. از سال ۱۹۵۸ به عضویت آکادمی سوئد در آمد و همانسال دکترای افتخاری خود را از دانشگاه اپسالا دریافت. پس از فارغالتحصیلی در دانشگاه لندن به مطالعهی شرقشناسی پرداخت که این مطالعات را بعدها در دانشگاه اپسالا ادامه داد. این مطالعات اکهلوف را عمیقا دلبستهی فرهنگ و ادبیات کهن هندی، عربی و پارسی کرد. جمشید مشکانی شاعر ایرانی و کتابدار کتابخانهی سلطنتی استکهلم که در برگرداندن برخی از آثار اکهلوف تلاش کرده آشنائی نخستین خود را با این شاعر از زمان تحصیل در رشتهی دانش ادبی در سوئد کسب کرد. وی در مورد اکهلوف میگوید: «اکهلوف یکی از شاعرانی است که به این موضوع که ارتباط با دیگری از طریق زبان کمابیش امری است محال پی برده بود. این که اکه لوف جذب عرفان و بویژه عرفان شرقی شده به نظر من به همین دلیل بوده. یکی از مسائل اصلی سنت سترگ عرفان شرقی همیشه این بوده که تا چه میتوان با جهان ماورا یا با جهان دیگر رابطه گرفت. تا چه حد میتوان از مرزی گذشت یا نگذشت. در فارسی شعرهای مولوی نمونههای بسیار مشخص این امرند. مثلا در شعر «غیبت روح» یا به ترجمهی دیگر «غیبت جان» از اکهلوف این را میبینیم که به نوعی بیاعتقادی به زبان، بیاعتقادی به کلام و اصلا امکان ارتباط و امکان این که واژهها مصداق واقعی در جهان خارج داشته باشند؛ در آن جریان دارد. اما شاعر باید تلاش خود را بکند و میکند و این سفر روح، این اکتشاف درگیری با زبان و جهان خارج هستند که در ترکیب خود شعر را میسازند. و شعر میشود ترکیبی از این تجربهها، از این ناامیدیها، از این شکستها.»
انستیتوی سوئد در اسکندریه دو سال پیش مجموعهای از برگردان شعرهای اکهلوف را به هفت زبان منتشر کرد. زبانهای عربی، کردی، فارسی، یونانی، ترکی، روسی و آلمانی. مترجم فارسی این مجموعه که «زبان زنده را به زبان مرده ترجمه نکن» نام دارد؛ شاعر ایرانیتبار نامدار ناصر است که پیش از این کارهائی از ادیت سودرگران را به فارسی برگردانده بود و همچنین مجموعههائی از فروغ و سهراب سپهری به سوئدی. نامدار ناصر دربارهی اکهلوف میگوید: «این شاعر به قول بسیاری از منتقدان اگر بزرگترین شاعر سوئدی سدهی گذشته نباشد یکی از بزرگترینهاست. اکهلوف از دوران جوانی تا هنگام کهولت فعالیتهای فرهنگی داشت و اصل کارش هم نوشتن شعر بود. اکهلوف در شعر خود دنیائی وسیع دارد و چند دههای از فعالیت شعری این شاعر تحت تاثیر فرهنگهای یونانی، ترکی، عربی، ایرانی و فرهنگ کشورهای بالکان بود و سفرهای زیادی هم به این کشورها کرده بود. پس جا پای در کتابها و در شعرهایش دیده میشود. برای درک شعرهای اکهلوف باید به این فرهنگها و بسیاری چیزهای دیگر آشنا بود. مثلا اسطورههای بسیاری از فرهنگهای دیگر. برای نمونه اسامی بسیاری در شعرهای اکهلوف نام برده میشود؛ اعم از اسامی اشخاص و اسامی جاهای مختلف که از این اسامی یک دائرهالمعارف ۸۰۰ صفحهای منتشر شده است.